باز هم فرشاد مومنی

آگوست 3, 2014

این فرشاد مومنی پدیده ای است. هم بیسواد هم با اعتماد به نفس بالا. مشاور اول اقتصادی میرحسین (این هم از نبوغ میرحسین بود که مشاورش ایشون بود) که از بخت بالایش هیچوقت کار اجرایی نکرده صرفا غر زده تا بتونه خودش را مطرح نگه داره آن هم به برکت معدود شاگردانش که توی بعضی خبرگزاریها وظیفه تو خبر نگه داشتن ایشون را به عهده دارند. چیزی هم نداره بگه جز یه سری بد وبیراه تحت لفافه انتقاد به تعدیلیون که اشاره ایشونه به سیاستهای اقتصادی بعد از جنگ. دکانی هم درست کرده اند به نام نهادگرایی که بلکه بتونن رنگ علمی بدن به عقب ماندگی علمیشون از نسل جدیدی که رفتند دنبال یادگیری اقتصاد.

حالا گروه مشاوران اقتصادی رییس جمهور یه طرح ارایه کردند با جزییات که چطوری میشه از رکود رهایی یافت فرشاد مومنی مثل همیشه ظاهر شده با غر زدنهای معمولش (بخوانید غر نه انتقاد) که انعکاس خبری هم پیدا کرده در رسانه های خارجی.

ریکاوری بعد از رکود در یک گراف

ژوئیه 15, 2014

growth ratesنمودار روبرو میزان انباشته رشد اقتصادی کشورهای مختلف را از ابتدای بحران اخیر نشان میدهد. آمریکا سریعترین ریکاوری را داشته و بعد از آن ژاپن علیرغم رکود شدیدتر توانسته است بازگشت سریعی داشته باشد. در اروپا نیز انگلستان وضعیت بهتری از باقی کشورهای اروپایی داشته است. منطقه یورو هم به سبب بحران بدهی های دولتی و بازار کار کم انعطافش هنوز نتوانسته است به سطح قبل از رکود برسد.

اتاق فکر وزارت مسکن

جون 29, 2014

بخش پژوهشی بازار مسکن در کنترل حضراتی بوده است که خود را نهادگرا خوانده اند. بد نیست یه گزارشی وزارت مسکن تهیه کند که چقدر هزینه دستمزد تهیه گزارش های این حضرات شده است در چند دهه اخیر و نتایج آن چه بوده است. یکی دو هفته پیش گویا این اتاق فکر تشکیل جلسه داده است و علیرغم مشاهده طرح تورم زای مسکن مهرکه آثار مخرب آن با این زودی اقتصاد را ول نخواهد کرد همچنان از آن حمایت میکنند و هنوز فکر میکنند دولت باید ساماندهی کند, خانه بسازد.  گزینه ای از فرمایشات و تحلیل های این حضرات را ملاحظه کنید که چقدر از اصول پایه ای اقتصاد دورهستند:

ژاله دژکام: دولت باید دو فوریت در برنامه‌ریزی‌های خود داشته باشد. فوریت اول هدف‌گذاری اساسی برای مسکن‌ کم‌درآمدها و اقدام دوم، ساماندهی استیجار است چرا که اجاره‌بها در شهرهای بزرگ خانوارها را فلج کرده است.

کمال اطهاری : باید جلوی نوسانات ایدئولوژیک در مسکن گرفته شود.

علی دینی ترکمانی: رویکرد مسکن‌مهر غلط نبود. بخش مسکن مدتی است که تبدیل شده به موتور مکنده سرمایه‌ها و باعث شده حباب قیمت مسکن مدام تولید و بازتولید شود.

محمود جهانی مدیرکل سابق دفتر برنامه‌ریزی و اقتصاد مسکن: وقتی تعداد مشاوران املاک افزایش می‌یابد و تعداد معاملات در بنگاه‌ها کم می‌شود، مشاوران‌املاک مجبورند برای پوشش هزینه‌های خود بر تنور افزایش قیمت بدمند.

 

کشف سود بانکی

مِی 13, 2014

تعیین سود بانکی از دلمشغولی های سیاستگزاران بوده است. در این مقاله دنیای اقتصاد نرخ سود بانکی از قیمت وامهای مسکن محاسبه شده است. سودی که برخلاف نرخ عرف بازار, ریسک اعتباری چندانی ندارد. نرخ سود هم حدود بیست و نه درصد محاسبه شده. نمیدونم مقاله رو کی نوشته ولی دستش درد نکنه. کار خوبی انجام دادند.  یه کار خوب اینه که میشه از قیمتهای روزانه وام مسکن سری زمانی این نرخ بهره را حساب کرد. کلی تحقیقات جالب میشه انجام داد. از ویژگیهای اقتصاد ایران اینه که بازار شفافی برای نرخ بهره وجودنداشته و حالا میشه با وجود بازار وام مسکن نرخ بهره عملا بدون ریسک اعتباری را بدست آورد.

سوتی های روزنامه دنیای اقتصاد

دسامبر 11, 2013

آقایی به نام علی دینی ترکمانی مصاحبه ای کرده با یک استادی در یک دانشگاه ناشناخته ای در آمریکا و تمام تلاشش را کرده تا حرفهایی که خودش را دوست دارد در این مصاحبه از زبان این خانم بشنود. اولا آشنایی بنده با آقای دینی در خواندن مقاله ای از ایشان برمیگردد که توصیه مخربی کرده بوده بودند که برویم پول چاپ کنیم و پروژه اجرا کنیم تا تولید بالا برود. توصیه ای که هر دانشجوی سال اول اقتصاد را به تعجب وا میدارد. همان توصیه ای که دولت قبلی به کار بست در مسکن مهر و منتج به تورم ویرانگری شد. حالا این هم بخشی از مصاحبه ایشان با استاد مزبور:

در مورد تبيين بحران اقتصادي كدام رويكردهاي نظري تبيين بهتري به دست مي‌دهند؟
به نظر من اقتصاد كينزي، ماركسيستي و نامتعارف توضيح بهتري دارند

حالا میان حرف دلشون را میزنن و ترویج مارکسیسم میکنن در روزنامه مملکت. من تعجبم از روزنامه دنیای اقتصاد است که این مطالب ضعیف و بدرد نخور را زیر چاپ میبرد.

بازهم اوراق مشارکت

دسامبر 8, 2013

دو هفته پیش سرمقاله ای نوشتم درباره مصوبه شورای پول و اقتصاد در مورد اوراق مشارکت. به نظر میرسه اوراق مشارکت ابزاری شده برای استقراض از بانک مرکزی. چرا؟ فرض کنید برای انجام پروژه ای دولت پول نداره اختصاص بده برای همین میرن اوراق مشارکت چاپ میکنن و پولی جمع میکنن خرج پروژه میکنن. چون بانک مرکزی موظفه اصل پول را هروقت اوراق برگردانده بشه بپردازد و با فرض اینکه بسیاری از این اوراق تا قبل از سررسید بازپس داده میشن بنابراین بانک مرکزی مجبور میشه پول چاپ کنه بده دست صاحب اوراق.

حالا این وسط رییس بانک تجارت درست عکس این داستان را متوجه شده و فکر میکنه انتشار اوراق مشارکت یک سیاست انقباضی است

روز دانشجو

دسامبر 8, 2013

گرامی داشت دانشجو از پدیده های مختص ایران است که ندرتا در فرهنگهای دیگر دیده میشود. گرامی داشت جوان هجده تا بیست و دو سه ساله ای است که تازه از دبیرستان و احتمالا منزل والدین فارغ شده و به خاطر گذشتن از سد کنکور احساس قهرمانانه ای میکند و سعی میکند در هر مساله سیاسی اجتماعی اقتصادی علیرغم نداشتن تجربه ,دانش و پختگی لازم , با قطعیت نظر دهد. متاسفانه تاریخ معاصر ما مملو از ندانم کاری ها و اشتباهات دانشجویانی است که بجای رسیدن به درس و مشق خود و احیانا یادگیری چگونه زندگی کردن و احتمالا شریک زندگی پیدا کردن مغرورانه به دنبال دخالت در سیاست بوده و تاریخ نشان میدهد علیرغم سادگی و صداقت بیشتر بازیچه مطامع دیگران شده اند.
خطرناک خواهد بود اگر عرصه سیاست بجای اینکه دست سیاستمداران پخته و کهنه کارباشد (متعلق به هر جناح و فکری) بازیچه دست یه سری جوان باشد. در دهه های گذشته ورود به دانشگاه بسیار سخت بود شاید همین دلیلی شده برای غرور بیجای این قشر و بیش از اندازه قدر یافتن آنان. هنوز هم پس از گذشت یک قرن واقعه انقلاب مشروطه ( که زمانی روی داد که نود درصد مردم بیسواد بودند و طبقه دانشجویی وجود نداشت ) هنوز مترقی تر و پیشروتر از جنبشهای بعدی به نظر میرسد.
البته امیدوارم این پست حمل بر بی احترامی به سه دانشجوی کشته شده در واقعه شصت سال پیش نشود. اگر ندانم کاری چند سرباز گارد در واکنش به شکلک درآوردن دانشجویان به آنها نبود آن سه نفر جان خود را از دست نمیدادند.

نوشته کوتاهی برای تجارت فردا

اکتبر 1, 2013

قیمتهای بازارها نشان دهنده متوسط انتظارات آحاد اقتصادی از آینده است.بازار ارز در ایران نیز در طول چند سال گذشته نشان داده است که سریعا به اخبار واکنش نشان داده و نوسانات آن نشان دهنده میزان عدم اطمینان به ثبات درآمدهای ارزی کشور است.نوسانات بازار ارز در هفته قبل از جلسه سران در سازمان ملل و ساعاتی بعد از آن نشان دهنده این بوده است که مردم به کسب نتایج سریع از سفر ریاست محترم جمهوری بیش از اندازه خوش بین بوده اند.

هرچند که رویکرد جدید سیاست خارجی ایران نوید رفع بخشی از تخاصمات ایران و غرب را میدهد ولی به نظر نمیرسد در آینده نزدیک تحریمهای زیانبار اقتصادی برطرف شوند. مذاکرات و توافقات سیاسی بسیار محتمل است که پروسه ای زمانبر باشند و آثار خود را در رفع تحریمها بزودی نشان ندهند ولی امید میرود که حداقل تحریمها از آنچه هست شدیدتر نشود. ضمن اینکه باید توجه داشت که معضلات اقتصادی عمدتا نه زاییده تحریمها بلکه ناشی از سیاستهای اقتصادی نامهربان با فضای کسب و کار است و نباید در مورد اثرات مثبت رفع تحریمها مبالغه کرد و با خوشبینی بیش از اندازه به آن نگاه کرد.  بنابراین با فرض برقرار ماندن تحریمها اجرای اصلاحات اقتصادی که به افزایش کارایی منجر شود بیشتر از گذشته اهمیت پیدا میکند و حتی میتواند با کاستن اثرات سو تحریم موجب تقویت موضع ایران در مذاکرات با غرب بشود.

متاسفانه در طول چند سال گذشته رشد بسیار زیاد مخارج دولت که با پشتوانه دلارهای نفتی و با بی انضباطی مالی همراه بوده است که منتج به رشد حجم پول و اتکای بیش از اندازه به واردات شده است و در نتیجه کشور را در مقابل نوسانات درآمد نفتی آسیب پذیرتر کرده است. اقتصاد ایران از نظر حضور نیروی عظیم جوانان شوک جمعیتی دهه شصت از موقعیت خوبی برخوردار است که بتواند این پتانسیل را به یک جهش اقتصادی تبدیل کند. لازمه این امر نیز توسعه بازار های پولی و مالی به منظور تامین سرمایه بنگاههای اقتصادی (اتکا به پس اندازهای مردم نه خزانه دولت)و اصلاح قوانین مربوط بازار کار, تشکیل شرکتها ,ورشکستگی و بطور کلی ایجاد فضای مناسب برای شرکتهای تجاری و تولیدی است. یکی از عوامل بازدارنده سرمایه گذاری و رشد اقتصادی وجود عدم اطمینان در اقتصاد است. یکی از مولفه های مهم ریسک سیاست ارزی اعمال شده توسط بانک مرکزی است. وجود  یک سیاست مشخص ارزی(نه تعیین قیمت ثابت)که بتواند با توجه به سناریوهای مختلف درآمد نفتی از نوسانات شدید ارزی جلوگیری کند و در کنار یک سیاست با ثبات بازرگانی بین الملل  میتواند باعث کاهش ریسک در اقتصاد شده و بالتبع امکان سرمایه گذاری با افق دراز مدت را بیشتر کند.

آینده روشن اقتصاددانان ایرانی

سپتامبر 17, 2013

شنبه گذشته فرصتی دست داد تا به گردهمایی دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در دانشگاههای آمریکا برم. اگر ده سال پیش تعداد دانشجویان اقتصاد به ده نفر نمیرسید و داشتن یک جماعت اقتصاد خوانده ایرانی یک آرزو بود دیدن دهها جوان مشغول به تحصیل در دانشگاههای تاپ آمریکا آدم را سر شوق می آورد و به آینده امیدوار میکرد. نتیجه زحمات اساتید دانشکده اقتصاد شریف و بانوی بزرگوار و خیر, خانوم نوشین هاشمی به ثمر نشسته و نسل جدیدی از اقتصاددانهای ایرانی در حال تربیت است که فضای جامعه اقتصاددان های ایرانی را متحول خواهد کرد. خودم شخصا از آشنایی و صحبت با دانشجویان خیلی لذت بردم. امیدوارم همه موفق باشند و از هرفرصتی برای کمک به دیگر دانشجویان علاقه مند به تحصیل دریغ نکنند.
چند ماهی است سرکار شدیدا سرم شلوغ بوده. وبلاگ نویسی هم تمرکز آدم را از کارهای دیگر کم میکند. برای همین تعطیل بود. حالا بازهم این خاکریز را تا جایی بشود فعال میکنم.

پاسخی به آقایان میدری و خیرخواهان

مارس 26, 2013

دوست گرامی جناب آقای جعفرخان خیرخواهان که استاد اقتصاد دانشگاه مشهد میباشند و احتمالا اسمشان را از مقاله های چاپ شده ایشان در روزنامه ها شنیده باشید ایمیلی به بنده زده اند که فرازهایی از آن را اینجا می آورم. ایمیل ایشان در پاسخ به پست قبلی بوده ( در مورد نوشته آقای میدری (دوست آقای خیرخواهان و استاد اقتصاد دانشگاه اهواز) )بوده و آقای میدری هم لطف کرده اند و مقاله مفصلتری را برای من ایمیل کرده اند. فرازهایی از ایمیل دکتر خیرخواهان را اینجا میتوانید ببینید که عبارات مساله دار را قرمز کرده ام:

بابا خوب است که خودت در این بحران مالی 2008 سرصحنه بودی و دیدی بانک‌ها چگونه به طمع کسب سودهای بیشتر، عاملان اقتصادی را به جان هم انداختند و در نتیجه‌ی فعالیت سوداگری آنها چه بلایی سر رشد اقتصادی آمد.واقعا نمی‌دانی سوداگری چیست؟سوداگری یعنی دامن زدن به فعالیت‌هایی که غیرمولد است و منافع اجتماعی ندارد مثل احتکار، انحصار، خریدوفروش کاذب دلار و سکه و املاک و مستغلات که کینز تقاضای سفته‌بازی برای پول می‌نامد.چرا فکر می‌کنی دولت نمی‌تواند منابع بانکی را به بخش‌های دیگر تخصیص دهد.
در فرمایشات آقای خیرخواهان که همبستگی زیادی با مطلب آقای میدری دارد یه سری مسایل اساسی وجود دارد که به آنها بطور خلاصه اشاره خواهم کرد.
یکی اینکه هر شغل و بیزنسی بدنبال سود بیشتر است (سودجویی بد نیست)و مشکلی که سیستم بانکی در همه دنیا با آن مواجه است این است که این سود رابطه مستقیمی با ریسک سرمایه گذاریها دارد. حالا باید قانونگذاری وجود داشته باشد تا مواظب باشد تا مدیران بانکها با انجام عملیات ریسکی آینده بانک را به خطر نیندازند. چراکه با ورشکستگی بانکها اقتصاد ممکن است در سراشیبی سقوط قرار بگیرد همانند بحران اخیر. قوانین وضع شده جدید در آمریکا هم بطورخلاصه  بر همین اصول استوار بوده: یک) نحوه شناسایی و اندازه گیری ریسک  دو) تعیین سقف مقدار مناسب ریسک برای بانک.
مشکل دیگر بحث «سوداگری» است. منظور از سوداگری همان بازرگانی و تجارت است که قطعا برای اقتصاد مفید است و نباید بعنوان پدیده منفی به آن نگریست.
فعالیت «مولد» و «غیرمولد» دیگه چه صیغه ای است؟ انحصار مذموم قبول ولی احتکار چرا؟ احتکار فعالیت مفید انبارداری است که متاسفانه در ایران از آن بعنوان کاری زشت یاد میشود.
بحث دیگر «خریدوفروش کاذب» است. خرید و فروش غیرکاذب یعنی چه؟ ریشه این داستان به این برمیگردد که قیمت یک دارایی چیست. همین دلار. بازار دلار یکی از شفافترین و کاراترین بازارها بوده که با هر خبر و شایعه ای قیمت دلار تغییر کرده است. رشد قیمت اخیر دلار به انتظار بازار از عرضه دلار توسط دولت مرتبط بوده و ربطی به نقدینگی سرگردان و سوداگران این بازار ندارد. با اظهار خوشبینی یا بدبینی از روند مذاکرات این قیمت حساسیت نشان داده و بالا پایین شده است.
خلاصه اگر میبینید بانکها مثل آحاد اقتصادی دیگر سراغ سرمایه گذاری در زمینه های کم ریسکی مثل مستغلات میروند برای حفظ ارزش دارایی سهامداران خود است. وظیفه بانک همین است. اگر ریسک تولید بالاست گرفتاری از جای دیگری است. وظیفه بانک و سپرده گذاران و سهامداران نگون بخت آن این نیست که بزور دولت مجبور شوند دارایی خود را در تولید صنعتی بندازند که بخاطر قوانین ناکارای کار و سیاستهای ارزی و قوانین دست و پاگیر دیگر از سود کم و ریسک بالا برخوردار است.